در تاریخ تعداد زیادی را می بینیم که سیاست را درفقط مخالفت با قدرت مستقر و یا حکومت وقت خلاصه کرده اند . عده ای از این اشخاص مخالفت با حکومت های وقت را به نفع مردم دانسته و اقدامات خویش را در جهت منافع مردم تلقی می کرده اند . عده ای نیز اهداف خاصی را از مخالفت های خویش دنبال می کرده اند از جمله کسب شهرت و محبوبیت و ...
آقای اعلمی از جمله این اشخاص است . ایشان حد اکثر تلاششان را می کنند خود را نماینده ترک ها نشان بدهند و اعلام کنند که می خواهند از ملت ترک دفاع کنند .*اما این مسئله ادعایی بیش نیست. دعوای آقای اعلمی با آقای کریم شافعی نماینده شهرستان مرند و فحاشی نسبت به ایشان با این ادعا تناسب ندارد.
شاید این تذکر به مذاق آقای اعلمی که خود عادت به تذکر دادن و سوال کردن و استیضاح نمودن دارند خوش نیاید ولی ما بنا را بر این می گذاریم که ایشان ناراحت نمی شوند!
آقای اعلمی در زمان آقای هاشمی مخالف ایشان بودند در زمان آقای خاتمی مخالف آقای خاتمی و در زمان ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد نیز با این دولت مخالف هستند.
ایشان هیچ ابایی ندارند که این مخالفت خویش را حتی با الفاظ رکیک که در محافل عمومی و خصوصی از دهان مبارکشان ساطع می شود ابراز کنند!!!
در جلسه رای اعتماد به وزرای پیشنهادی رئیس جمهور به مجلس آقای اعلمی تقریبا با تمامی وزرای پیشنهادی آقای احمدی نژاد مخالف بودند. تقریبا هفته ای نیست که ایشان برای تذکر دادن به رئیس جمهور و وزرا تقاضا ندهند و یا برای استیضاح وزیری امضا جمع نکنند. طرح بررسی عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور !!! نیز گویا از ابتکارات ایشان بوده است.
عجب نماینده فعالی ! کاش یک صدم فعالیت های ایشان را نماینده شهر ما آقای شافعی انجام می دادند تا شاید محبوب القلوب عده ای واقع می شدند !
موضع گیری های آقای اعلمی انسان را به یاد مواضع رادیو اسرائیل در سه دهه گذشته می اندازد. وقتی انسان به این رادیو و سایر رادیو های بیگانه گوش می دهد فکر می کند در این مملکت در این سه دهه هیچ کار مفیدی صورت نگرفته و هر چه افاق افتاده جز ضرر نبوده.
سفر اخیر آقای احمدی نژاد به نیویورک که به اقرار عده زیادی از دوستان و حتی مخالفین سیاسی رئیس جمهور مثل آقای هاشمی رفسنجانی و آقای مهاجرانی سفری عزتمندانه بوده است از نظر آقای اعلمی باعث سرافکندگی ملت ایران !!! شده است.
ایشان طی یک اظهار نظر بعد از تظاهرات روز جهانی قدس می گویندکه نامه های بی پاسخ آقای احمدی نژاد به بوش رئیس جمهور آمریکا باعث تحقیر ملت ایران شده است .
من از آقای اعلمی و از اشخاصی که استدلال ایشان را دارند سوالی دارم که خواهش می کنم بدان سوال پاسخ دهند انشاءالله که ما قانع می شویم.بر خلاف آقای اعلمی و تعدادی از نمایندگان که قصدشان از سوال پرسیدن قانع نشدن است ما منتظر پاسخ آقای اعلمی هستیم و اگر خدا بخواهد انسان منصفی هستیم که اگر ایشان جواب قانع کننده ای دادند بپذیریم.
آقای اعلمی همه ما می دانیم و اذعان داریم که هیچ کس در کائنات عزیز تر از نبی مکرم اسلامبرای ما نیست .عزت حضرت رسول عزت همه مسلمین و همه انسان های آزاده است اگر کسی بخواهد پیامبر را تحقیر کند انگار قصد کرده است عزت کلیه مسلمین را لگدمال کند .آیا به نظر شما پیامبر (ص)حق دارد خود را در معرض تحقیر کفار قرار دهند؟
می خواهم بدانم که نامه ای را که رسول اکرم (ص) به خسروپرویز پادشاه مستکبر ایران فرستادند و خسروپرویز متکبرانه آن را پاره کردند و فرستاده رسول خدا را تحقیر کردندآیا باعث ذلت رسول خدا شد یا باعث سرنگونی خود خسروپرویز که به دعوت حق لبیک نگفت؟
شاید شما بفرمائید استغفرالله این چه اراجیفی است که می گوئید !
بنده اصلا قصد مقایسه ندارم که حتی مقایسه نبی معظم اسلام با حضرت علی (ع) نیز قیاس مع الفارقی است چه برسد با اشخاص ضعیفی مثل ما .
سخن ما این است که آقای اعلمی ! اگر کسی به دعوت حق لبیک نگوید خودش را ذلیل کرده است نه داعی به حق را.
آقای اعلمی جناب عالی انتقاد آقای احمدی نژاد به اشخاصی مثل آقای روحانی که سرخود برای مذاکره با طرف های غربی در موضوع هسته ای اقدام کرده بودند را برنمی تابید !
آقای اعلمی کسی که کوچکترین اطلاعی از عالم سیاست داشته باشد می داند که در یک مملکت دو دولت نمی شود یک دولت رسمی و دولتی دیگر در سایه باعث پس رفت کشور می شود .
آقای اعلمی ! اقدام آقای روحانی به پشتیبانی هر کسی که بوده باشد نماد بارز دولت در دولت می باشد.
اقدام آقای روحانی دشمنان نظام را بر ادامه فعالیت های تخریبی خود بر علیه نظام اسلامی و پرونده هسته ای جری تر کرد .
آقای اعلمی! شما نیز اگر اغراض خاص خویش را در این روز های مبارک کنار بگذارید به صحت این مسئله اذعان خواهید نمود.
آقای اعلمی ! برای شهرت و محبوبیت راه های فراوانی است که آن ها را می توانید در سیره اولیاءالله بیابید آن ها را نیز آزمایش کنید!
*-یکی از اشخاصی که از این حربه کثیف استفاده کرد و احساسات پاک برادران آذری زبان را مستمسکی برای جمع رای نمود آقای مهر علیزاده بود ایشان در انتخابات ریاست جمهوری با تبلیغاتی وسیع که نمونه آن را می شد در فیلم تبلیغاتی ایشان دید تلاش کردند خودشان را نماینده برادران آذری زبان و ترک قلمداد کنند که خوشبختانه نتوانستند موفق شوند.
|
بوش پیامبر می شود !!!
چندی پیش یکی از خبر نگاران خارجی در مصاحبه با آقای احمدی نژاد سخن از مذهبی بودن بوش زد و گفت که این مذهبی بودن یکی از ویژگی های مثبت ایشان هست. دیروز که به انجیل نگاه می کردم به چند آیه برخوردم که حتما آقای بوش این آیات را هر هفته در کلیسا ! می خوانند:
... چرا پر کاه را در چشم برادرت می بینی اما تیر چوب را در چشم خودت نمی بینی ؟چگونه جرات می کنی بگویی :اجازه بده پر کاه را از چشمت در آورم در حالی که خودت چوبی در چشم داری؟ ای متظاهر نخست چوب را از چشم خود در آور تا بهتر بتوانی پرکاه را در چشم برادرت ببینی.
...شنیده اید که میگویند با دوستان خود دوست باش و با دشمنانت دشمن؟اما من می گویم که دشمنان خود را دوست بدارید و هر که شما را لعنت کند برای او دعای برکت کنید و برای آنانی که به شما ناسزا می گویند و شما را آزار می دهند دعای خیر نمائید.اگر چنین کنید فرزندان راستین پدر آسمانی خود خواهید بود.
... گفته شده که اگر کسی چشم دیگری را کور کند باید چشم او را کور کرد و اگر دندان کسی را بشکند باید دندانش را شکست اما من می گویم که اگر کسی به تو زور گوید با او مقاومت مکن حتی اگر به گونه راست تو سیلی زد گونه دیگرت را نیز پیش ببر تا به آن سیلی بزند.اگر کسی تو را به دادگاه بکشاند تا پیراهنت را بگیرد عبای خود را نیز به او ببخش.
البته ما نمی گوئیم که این سخنان متعلق به حضرت عیسی هستند . البته که تن به ظلم دادن از ساحت پیامبر عظیم الشانی چون حضرت عیسی بعید است و ساحت آن حضرت از این امور و از این گونه مواعظ به دور است. اما هر چه که هست آن حضرت پیامبر مهربانی بوده اند و نیز طبق ادعای آن خبرنگار خارجی که گفته اند بوش یک مسیحی متعصب و یک انسان مذهبی است لاجرم ایشان این مواعظ را باید قبول داشته باشد.
اما ما جدیدا شنیده ایم که به آقای بوش الهاماتی (۱)شده !!! و ایشان ادعای پیامبری کرده اند گویا چندین آیه نیز بر ایشان نازل شده است از جمله آیات زیر :
شنیده ای که میگویند به آن عیبی که خود داری دیگران را سرزنش مکن ولی من به تو می گویم که تا می توانی در ساخت بمب های کشتار جمعی بکوش ولی نگذار دیگران فکر استفاده از تکنولوژی صلح آمیز را هم به مخیله شان خطور دهند.
شنیده ای که می گویند حتی دشمنت را هم دوست داشته باش من به تو می گویم که حتی کینه دوستانت را هم در قلبت داشته باش.
به هیچ کس اعتماد نداشته باش حتی اگر برادرت باشد.
شنیده ای که عده ای عالم نما می گویند من فکر می کنم پس هستم تو باید بدانی که تو تا موقعی هستی که بکشی پس همیشه بگو و بر این عقیده باش که من می کشم پس هستم.
آیات دیگری نیز در انجیل بوش پیغمبر موجود بود که ما به علت ذیغ وقت از آن ها صرف نظر می کنیم.(۲)
۱ - البته طبق فرموده خداوند متعال در قرآن کریم یکی از انواع وحی هم این است که شیطان به پیروانش الهام می کند .چنان چه به اشخاصی مثل نمرود و فرعون و هیتلر و استالین و صدام ملعون الهام کرد.
۲ - وبلاگ بسیج جهانی به همه شیاطین کوچک و بزرگ تبریک می گوید که بالاخره یک رئیس از جنس خودشان پیدا کردند. پیام آوری از سوی شیطان موهبتی نیست که نصیب هر جوجه شیطانی بشود
|
چند روز پیش که مطلع شدم آقای احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا سخنرانی خواهد کرد از یک جهت نگرانی و از جهتی دیگر شوق وجودم را فراگرفته بود. نگرانی از آن جهت که شاید این مراسم تله ای باشد که در آن به رئیس جمهور و به تبع آن به ایران اسلامی اهانت شود .از طرفی دیگر خوشحال بودم که نظریات ایران انقلابی و اسلام ناب محمدی در فضایی علمی به مخاطبان که اصولا ازقشر فرهنگی جامع آمریکا هستند عرضه می شود.
دیروز مطلع شدم که رئیس دانشگاه کلمبیا به آقای احمدی نژاد اهانت کرده و نشان داده که چیزی کم از اراذل و اوباش لاس وگاس ندارد.
آقای احمدی نژاد با یادآوری این نکته که در فرهنگ اسلامی این رفتار را با میهمان نمی کنند بلکه به او احترام می کنند جوابی دندان شکن به آنانی داد که تمدن غرب را ملجا و ژناه گاه خویش می دانستند تمدنی که با میهمان مدعو خویش چنین برخورد می کند بدیهی است که با شعا هرکه با ما نیست برماست بشریت را قتل و عام می کند.
سال قبل و نیز بعد از حوادث ۱۱ سژتامبر بوش از یک جنگ صلیبی بر علیه به قول خودش فاشیست اسلامی ! سخن گفت ولی با اندک نگاهی می توان فهمید که فاشیست کیست.
فاشیست کسی است که در زندان های ابوغریب و گوانتانامو بر سر انسان های بیگناه آن می آورد که قلم از گفتن آن شرم دار.
فاشیست کسی است که برای کشتن انسان ها حریمی قائل نیست.
فاشیست کسی است که شعار اصولی زندگیش این است که من می کشم پس هستم!
فاشیست کسی است که از کشتن زنان و کودکان بی دفاع با بمب های آخرین سیستم لذت می برد!
در نظر مستضعفین عالم هیچ فرقی بین بوش و استالین و هیتلر و موسولینی و صدام و ملا محمد عمر و بن لادن و دیگر دیکتاتورهای عالم وجود ندارد .
هیتلر هم فکر می کرد که می تواند آقای عالم شود ولی دست آخر مجبور به خودکشی شد!
موسولینی توسط مردم ایتالیا اعدام ئو در ملا عام مورد اهان قرار گرفت!
صدام به دست اربابان سابقش اعدام و رهسپار جهنم شد.
و دست آخر خود بوش نیز بنا به فرموده رهبر فرزانه انقلاب در یک دادگاه عدل بین المللی محاکمه و به سزای اعمالش خواهد رسید.
نحن علی موعد مع الصبح الیس الصبح بقریب.
|
چندین سال پیش که آقای خاتمی رئیس جمهور بودند وقتی که ایشان به یک سفر خارجی می رفتند روزنامه های مدعی اصلاح طلبی در بوق و کرنا می کردند که ببینید تنش زدایی در روابط ایران با جهان خارج دارای چه نتایج درخشانی است !
در آن مواقع اگر روزنامه ای در داخل کشور از ایشان انتقاد می کرد واویلا بود که نیروهای مخالف هر نه روز یک بحران درست می کنند! اگر چه هم آن موقع روزنامه های طرفدار دولت آقای خاتمی به لجن پراکنی علیه همه چیز از اصول دین گرفته تا فروع دین می پرداختند و انتقاد را امری مقدس می دانستند ولی انتقاد از دولت را آن هم در آن شرایط نمی پسندیدند والبته هم حق داشتند .
تضعیف دولت در سیاست های خارجیش هیچ نفعی برای ایران اسلامی نداشت و موجب می شد که دست مسئولین ایرانی در مقابل دولت های دیگر خالی باشد یا در موضع ضعف قرار گیرند.
اما ببینیم که روزنامه های منتقد دولت آقای اخمدی نژاد این روز ها که آقای احمدی نژاد به آمریکا برای شرکت در اجلاسیه سالانه سازمان ملل رفته اند چه می کنند !
روزنامه اعتماد :
تیتر صفحه اول:
عملکرد دولت نهم از نگاه سخنگوی دولت خاتمی
تیتر صفحه اول:
وزیر مسکن: مردم از دولت انتظار خانهدار شدن نداشته باشند
حال شما قضاوت کنید آیا شما در تیتر و یا حتی صفحه اول این روزنامه ها خبری از سفر آقای احمدی نژاد به آمریکا و سازمان ملل می بینید بالعکس شما می توانید در صفحات میانی تحلیل های فراوانی در مخالفت با سفر ایشان و نیز مواضع اصولی دولت نهم مشاهده خواهید کرد.
این دوگانگی در گفتار و عمل را به راحتی می توان در مواضع اصلاح طلبان ! در مورد آقای هاشمی نیز دید.
نفاق در گفتار و عمل آن چیزی است که مدعیان اصلاحات امروز به آن دچار شده اند .
|
نه افراط نه تفریط التقاط !
هر از چند گاهی که به اینترنت وصل می شوم تلاش می کنم که به سایت های خبری یک سری بزنم .امروز نیز به چند سایت خبری از جمله باز تاب نیوز و عدل روم سرزدم.
اگر از همه اونایی که در احزاب رنگا رنگ امروز فعالیت کنند بپرسیم خواهند گفت که ما اعتدالی هستیم و دشمنان ما راه افراط و تفریط را طی می کنند!
سایت بازتاب به انتباد از اونایی پرداخته بود که تندتر از مرادشون آقایان هاشمی و مصباح حرکت می کنند!
آقایانی که تا دیروز در سایت بازتاب به تخریب آقای ناطق نوری می پرداختند امروز به اصول گرایان توصیه می کنند که آقای ناطق را نادیده نگیرند!!!
سایت عدل روم هم به انتقاد از بازتاب و رجا نیوز پرداخته بود که چرا شخص محور هستند و بالطبع افراطی؟!
آقایان عدالت طلبی ! که در دفاع از کمونیست های انقلابی جای انقلاب اسلامی رو با اسلام انقلابی عوض کرده اند نیز امروز دم از تعادل می زنند!!!
در تعادل و عدالت این آقایان دیدن عکس تبلیغاتی زیر کفایت می کند:
البته ما منکر اتحاد جهانی مستضعفین با مستکبرین نیستیم .اما قرار دادن شخصیت بزرگواری مثل شهید چمران را در کنار مبارز کمونیستی چون ارنستو چگوارا دور از انصاف و حق می دانیم!
البته به نظر ما سگ انسان های آزاده ای مانند چگوار که اگر دین نداشتند لااقل آزاده بودند شرف دارد به این وهابیون کثیفی که نه دین دارند و نه آزادگی .
سخن ما این است که باید در اهدای عناوین مقدس به اشخاص اصول و موازین رعایت شود.
منظور بنده از نوشتن این مطالب این است که چرا ما باید همیشه در تحلیل مسایل اعتقادی یک خطی را رسم کنیم و این طرف خط را افراط و طرف دیگر را تفریط بنامیم و دست آخر خوشحال از این مهندسی دقیق خودمان را معتدل بنامیم؟!
عده ای برای اینکه حد وسطی از دینداری را داشته باشند یک قسمت دینشان را از یهود و قسمت دیگرش را از مسیحیت و یک قسمت را از اسلام می گیرند و به اصطلاح مطیع یک دین التقاطی می شوند!!!
خلاصه کلام اینکه راه فرار از افراط و تفریط التقاط نیست بلکه کشف را صحیح و تبعیت کردن از آن صراط مستقیم است حال اگر به تندروی و بنیاد گرایی متهم شویم یا کند روی و محافظه کاری ، فرقی نمی کند
|